فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز
مهر 89 - khooneye doost خانه دوست کجاست؟
تصویر روز

پخش موزیک آنلاین

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

khooneye doost خانه دوست کجاست؟

نوشته شده در چهارشنبه 89/7/28ساعت 6:12 عصر توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |

به گزارش خبرگزاری مهر، روانشناسان دانشگاه باسل و دانشگاه ایندیانا با بررسی 38 زوج جوان بین 19 تا 32 سال و 20 زوج سالمند بین 62 تا 78 سال کشف کردند زوجهایی که زندگی طولانی تر و پایدارتری داشتند به سئوالات مربوط به تمایلات و علائق کسی که هر روز زندگی خود را با وی به اشتراک می گذاشتند اشتباه جواب می دادند.

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/7/28ساعت 5:18 عصر توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |



ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/7/28ساعت 5:17 عصر توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |

 نماز اول وقت در همه حال

در یکی از این مجالس مناظرات امام رضا علیه‏السلام، «عمران صابی» که از فحول دانشمندان بود، در مجلس حاضر شد و در حضور مأمون درباره‏ی توحید خدا، با امام رضا علیه‏السلام به بحث پرداخت، هر سؤالی که مطرح می‏کرد، امام با استدلال محکم، جواب او را می‏داد، بحث و مناظره به اوج خود رسیده بود و کاملا داغ شده بود، در همین هنگام وقت ظهر فرارسید. 

امام رضا علیه‏السلام هماندم به یاد نماز افتاد و به مأمون فرمود: 

الصلاة قد حضرت: 

«وقت نماز فرارسید.» 

عمران صابی گفت: 

یا سیدی لا تقطع علی مسألتی فقد رق قلبی: 

«ای آقای من! دنباله‏ی بحث و بررسی و پاسخ به سؤال مرا قطع نکن (بنشین بعد از پایان بحث، برای نماز برو)، همانا دلم سوخت و فروریخت.» 

امام رضا علیه‏السلام (تحت تأثیر احساسات عمران صابی قرار نگرفت، و نماز اول وقت را فدای بحث و بررسی نکرد و) با کمال قاطعیت فرمود: 

نصلی و نعود: 

«نماز را انجام می‏دهیم و بازمی‏گردیم.» 

امام رضا علیه‏السلام با همراهان برخاستند، و نماز را خواندند، و پس از نماز به همان مجلس بازگشته و به بحث و بررسی ادامه دادند.

 

عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 172.


نوشته شده در دوشنبه 89/7/26ساعت 5:29 عصر توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |

حضرت آیت الله امام خامنه ای همیشه از انگشتری به رنگ زرد به نام شرف الشمس استفاده میکنند، اما در یک برهه زمانی مشخص این انگشتر را از دست در آورده وانگشتر سیاه رنگی به نام حدید ( این انگشترهم در تصویر معلوم است) که حضرت امیرالمومنین (ع) در زمان جنگ با خوارج از این انگشتر استفاده مینمودندرا در دست کردند.این برهه زمانی خاص بعد از حماسه 9دی بود وحضرت آقا از این مدت تاچند ماه پیش نیز این انگشتر را به دست داشتند(تاریخ دقیق معلوم نیست).از خاصیت های این انگشتر به نقل از حضرت صادق(ع)که میفرمایند:حدید صینی (چینی) که دوست نمی دارم همیشه در دست باشد،ولیکن در دست نمودن آن را وقتی به دیدن کسی از اهل شر رود بد نمی دانم،برای این که شر او ساکن می شود،حدید صینی شیاطین را دور می کندوبه این سبب دوست میدارم که داشته باشم.حضرت آقا برای مقابله با فتنه این انگشتر را در دستشان می کردندوحال دوباره انگشترحدید را از دست درآورده واز انگشتر شرف الشمس استفاده می کنند که نشان از شکست فتنه می باشد.انشاالله.

راز انگشترهای امام خامنه ای

نکته:وقتی میگوییم شکست فتنه به معنای آن نیست که همه چیز تمام شده،بلکه به معنای شکست هیبت اصلی فتنه میباشد،البته طبق سخنان بزرگان فتنه های بزرگتری در راه است.باشدکه خداوند ما را جزو رستگاران قرار دهد.


نوشته شده در دوشنبه 89/7/26ساعت 2:36 عصر توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |

یک مادر لبنانی که همزمان با ورود دکتر احمدی نژاد به لبنان فرزندش به دنیا آمد نام فرزند خود را احمدی نژاد نهاد

image

غلوش احمدی نژاد نام کودک لبنانی است که همزمان با ورود دکتر احمدی نژاد به لبنان دیده به جهان گشود و خانواده وی به خاطر علاقه ای که به ایران و شخص رئیس جمهور دارند نام فرزند خود را احمدی نژاد گذاشتند.

این نوزاد در بیمارستان بهمن که به دست ایرانی ها ساخته شده است دیده به جهان گشود.

مادر این کودک از اینکه نام فرزندشان را احمدی نژاد نهادند بسیار خوشحال هست و به او افتخار می کند.


نوشته شده در دوشنبه 89/7/26ساعت 2:32 عصر توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |

 


نوشته شده در دوشنبه 89/7/26ساعت 2:31 عصر توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |

121318575921.jpg

نوشته شده در دوشنبه 89/7/26ساعت 2:26 عصر توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |

یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوق‌العاده زیبا است ازدواج کرد.
اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه می‌خوردند، آنها از هم جدا شدند.
طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهره‌ای بسیار معمولی است.
اما به نظر می‌رسد که دوستم بیشتر و عمیق‌تر از گذشته عاشق همسرش است.
عده‌ای آدم فضول در اطراف از او می‌پرسند:…
فکر نمی‌کنی همسر قبلی‌ات خوشگل‌تر بود؟
دوستم با قاطعیت به آنها جواب می‌دهد: نه! اصلاً! اتفاقا وقتی از چیزی عصبانی میشد و فریاد میزد، خیلی وحشی و زشت به نظرم می‌رسید.
اما همسر کنونی‌ام این طور نیست. به نظر من او همیشه زیبا، با سلیقه و باهوش است.
وقتی این حرف را می‌زند، دوستانش می‌خندند و می‌گویند : کاملا متوجه شدیم…
می‌گویند :
زن‌ها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمی‌شوند، بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر می‌رسند.
بچه‌ها هرگز مادرشان را زشت نمی‌دانند؛
سگ‌ها اصلا به صاحبان فقیرشان پارس نمی‌کنند.
اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمی‌آید.
اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت.
زیرا “حس زیبا دیدن” همان عشق است …?
نوشته شده در دوشنبه 89/7/26ساعت 1:57 عصر توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |

دو راهب و یک دختر زیبا

دو راهب در مسیر زیارت خود ، به قسمت کم عمق رودخانه ای رسیدند.
لب رودخانه ، دختر زیبائی را دیدند که لباس گرانقیمتی به تن داشت.
از آنجائی که ساحل رودخانه مرتفع بود و آن دختر خانم هم نمیخواست هنگام عبور لباسش آسیب ببیند ، منتظر ایستاده بود .

یکی از راهبها بدون مقدمه رفت و خانوم را سوارکولش کرد.
سپس او را از عرض رودخانه عبور داد و طرف دیگر روی قسمت خشک ساحل پائین گذاشت .
راهبها به راهشان ادامه دادند.

اما راهب دومی یک ساعت میشد که هی شکایت میکرد : ” مطمئنا این کار درستی نبود ، تو با یه خانم تماس داشتی ، نمیدونی که در حال عبادت و زیارت هستیم ؟ این عملت درست بر عکس دستورات بود ؟ “

و ادامه داد : ” تو چطور بخودت این اجازه رو دادی که بر خلاف قوانین رفتار کنی ؟ “

راهبی که خانم رو به این طرف رودخونه آورده بود ، سکوت میکرد ، اما دیگر تحملش طاق شد
و جواب داد:” من اون خانوم رو یه ساعت میشه زمین گذاشتم اما تو چرا هنوز داری اون رو تو ذهنت حمل میکنی ؟! “
نوشته شده در دوشنبه 89/7/26ساعت 10:27 صبح توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |

   1   2   3      >

Design By : Pichak