فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز
لقمان حکیم و پسرش - khooneye doost خانه دوست کجاست؟
تصویر روز

پخش موزیک آنلاین

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

khooneye doost خانه دوست کجاست؟

http://aks98.com/images/qw01td4rslnnmu1us25h.jpg

لقمان حکیم رضى الله عنه پسر را گفت:
((امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنویس . شبانگاه همه آنچه را که نوشتى، بر من بخوان؛ آنگاه روزه‏ات را بگشا و طعام خور
شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند.دیروقت شد و طعام نتوانست خورد.
روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد.
روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند،آفتاب روز چهارم طلوع کرد و او هیچ طعام نخورد .
روز چهارم، هیچ نگفت . شب، پدر از او خواست که کاغذها بیاورد و نوشته‏ها
بخواند.
پسر گفت: امروز هیچ نگفته‏ام تا برخوانم.
لقمان گفت: ((پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور و بدان که روز قیامت،
آنان که کم گفته‏اند، چنان حال خوشى دارند که اکنون تو دارى)).


نوشته شده در سه شنبه 89/6/30ساعت 8:17 صبح توسط بچه های مدرسه عشق نظرات ( ) |


Design By : Pichak